دروغ بزرگ جنگ طلبان آمریکا؛ دیپلماسی ناتوان در حل موضوع هسته ای-راهبرد معاصر
ترجمه گزارش وبسایت «ریسپانسیبل استیت کرفت»؛

دروغ بزرگ جنگ طلبان آمریکا؛ دیپلماسی ناتوان در حل موضوع هسته ای

محافظه‌کاران آمریکایی با فراخوان مداوم برای آغاز جنگ پیشگیرانه دیگری در غرب آسیا، به تحریف واقعیت‌ها و نادیده گرفتن استراتژی صحیح نظامی متوسل شده‌اند. آنها برای متقاعد کردن سیاست‌گذاران به بررسی یک ماجراجویی نظامی دیگر در منطقه، مکررا دو دروغ بزرگ را ترویج می‌کنند: «این مسئله که دیپلماسی نمی‌تواند بحران را حل کند و جنگ می تواند».
جوئی کرینکیون؛ کارشناس ارشد اندیشکده کوئینسی
تاریخ انتشار: جمعه ۰۱ بهمن ۱۴۰۰ - 21 January 2022

دو دروغ بزرگ جنگ‌طلبان برای تحریک آمریکا به حمله به ایران

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ تلاش برای جنگ با ایران ادامه دارد. تنها چند هفته پس از سال جدید، جنگ طلبان دوباره از ارتش ایالات متحده می‌خواهند تا برنامه‌هایی را برای حمله همه جانبه به زیرساخت های هسته‌ای ایران آماده کنند. مارک دوبوویتز، مدیر عامل بنیاد دفاع از دموکراسی ها و متیو کرونیگ از شورای آتلانتیک - از مدافعان قدیمی جنگ پیشگیرانه با ایران - در مقاله ای که هفته گذشته در وال استریت ژورنال منتشر کردند، استدلال نمودند که خط قرمز برای اقدام نظامی زمانی فرا خواهد رسید که آستانه گریز هسته ای ایران به سمت یک سلاح هسته‌ای به کمتر از زمان مورد نیاز برای پاسخ پنتاگون کاهش یابد. مسئله ای که آن‌ها ادعا می‌کنند «می‌تواند در اوایل امسال اتفاق بیفتد.»


آنها می گویند: «زمانی که چنین شود، رئیس جمهور باید دستور حمله نظامی به تأسیسات هسته ای ایران را بدهد تا از ساخت بمب توسط تهران جلوگیری شود.»


این نویسندگان علاوه بر فراخوان مداوم برای آغاز جنگ پیشگیرانه دیگری در خاورمیانه، با تحریف واقعیت ها و نادیده گرفتن استراتژی نظامی صحیح این نتیجه گیری را ارائه می دهند. برای متقاعد کردن سیاستگذاران به بررسی یک ماجراجویی نظامی دیگر در منطقه، طرفداران جنگ با ایران باید دو دروغ بزرگ را ترویج کنند:« اینکه دیپلماسی نمی تواند بحران را حل کند و اینکه جنگ می تواند». بنابراین، دوبوویتز و کرونیگ با این ادعا که مذاکرات « به بن بست رسیده است» شروع می کنند.


درست است که مذاکرات با ایرانی ها کند بوده است. بله، آنها در حال غنی‌سازی اورانیوم بالاتر از آستانه تعیین‌شده در توافق هسته‌ای ایران هستند که در سال 2015 مورد مذاکره قرار گرفت. اما ایالات متحده، تحت ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، این توافق را در سال 2018 نقض کرد، بیش از 1000 تحریم فلج‌کننده جدید علیه ایران اعمال کرد و علناً فرمانده ارشد نظامی ایران را ترور کرد. در حالی که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا مذاکرات را برای بازگشت متقابل به توافق آغاز کرد، اما تمام تحریم های ترامپ را در جای خود حفظ کرده است. جای تعجب نیست که این روند کند بوده و ایرانی ها محتاط هستند.


با این حال، مذاکرات بدون توقف، نشانه‌هایی از پیشرفت را در ماه اخیر نشان می‌دهد و دیپلمات‌های غربی و ایرانی نسبت به نهایی شدن توافق در هفته‌های آینده ابراز خوش‌بینی محتاطانه‌ای داشتند. شاید این چشم‌انداز بازگرداندن توافق است که باعث شده منتقدان بار دیگر توهم انعقاد یک «معامله بهتر» را در رسانه‌ها مطرح کنند. برجام یکی از قوی‌ترین توافق‌های عدم اشاعه است که تا کنون مورد مذاکره قرار گرفته است و تمام راه های ایران را برای دهه ها به سمت بمب بسته بود. ایران موافقت کرد که بیش از دو سوم سانتریفیوژهای خود را از مدار خارج کند، تمام ذخایر عظیم گاز اورانیوم خود را به جز مقدار مشخصی از کشور خارج کند، هسته راکتور پلوتونیوم خود را از بین ببرد و آن را با بتن پر کند. سپس موافقت کرد که کل مجموعه هسته ای خود را تحت شدیدترین رژیم بازرسی قرار دهد که تاکنون برقرار شده است.


بسیاری از این محدودیت‌ها پس از 15، 20 یا 25 سال منقضی می‌شوند، اما بازرسی‌ها و تعهدها برای جلوگیری از دستیابی به سلاح هسته‌ای که در توافق ذکر شده است مانند الماس هستند و برای همیشه ادامه خواهند داشت. همینطور درها برای مذاکره درباره محدودیت‌های بعدی باز است، همانطور که در اکثر توافق‌های کنترل تسلیحات، از جمله همه توافق‌های هسته‌ای استراتژیک بین ایالات متحده و روسیه، معمول است. برای از بین بردن این موفقیت، طرفداران جنگ باید ادعا کنند که حملات نظامی ایالات متحده یک راه حل تقریبا جادویی خواهد بود که به حداقل تلاش نیاز دارد، اما حداکثر اثربخشی را به ارمغان خواهد آورد. دوبوویتز و کرونینگ سال ها از این دیدگاه حمایت کرده اند.


برای مثال، کرونیگ چندین مقاله نوشته و خواستار حمله شده است و یک کتاب کامل را به شروع یک جنگ پیشگیرانه با ایران اختصاص داده است آن هم در حالی که مذاکرات برای رسیدن به توافق هسته ای در جریان بود. نقطه نظر اصلی او همچنان بدون تغییر باقی مانده است. وی ادعا می کند همانطور که چند تن از وزرای دفاع اعلام کرده‌اند، پنتاگون می تواند تاسیسات هسته‌ای ایران را (حتی آن‌هایی که در اعماق زمین مدفون هستند و به سختی از آن‌ها محافظت می شود) نابود کند. در حالی که، بله، وزرای دفاع گفته اند که ایالات متحده می تواند تاسیسات هسته ای ایران را نابود کند (حداقل به طور موقت)، هیچ یک نگفته‌اند که این لزوما هوشمندانه‌ترین ایده خواهد بود.


برعکس، رابرت گیتس، وزیر دفاع سابق در دوران جورج دبلیو بوش و باراک اوباما، در سال 2007 گفت: «حمله به [ایران] یک فاجعه استراتژیک خواهد بود» و چنین حمله‌ای تنها برنامه ایران را حداکثر برای دو سال به عقب می‌اندازد. او در سال 2012 افزود: «اگر [فکر می‌کردید] جنگ در عراق سخت است، حمله به ایران به نظر من یک فاجعه خواهد بود.» رئیس سابق ستاد مشترک، دریاسالار مایک مولن، نیز با این دیدگاه موافق است. وی در سال 2015 گفت: شایان ذکر است که هرگونه حمله، حتی در صورت موفقیت آمیز بودن، توانایی هسته ای ایران را حداکثر یک تا سه سال به تاخیر می اندازد و در عین حال مردم ایران را به طور کامل علیه ایالات متحده و به نفع توسعه سلاح های هسته ای تحریک می کند.


حتی جیم متیس، وزیر دفاع ترامپ نیز گفته معروفی دارد که وقتی صحبت از ایران می‌شود، «ایالات متحده باید برای حفظ صلح و ثبات زمان بخرد و به دیپلمات‌ها اجازه دهد تا در مورد چگونگی حفظ صلح برای یک ساعت، یک روز یک هفته، یک ماه یا یک سال بیشتر کار کنند ... ارتش باید تلاش کند تا برای دیپلمات ها وقت بخرد تا جادوی خود را انجام دهند.»


دیپلمات ها چقدر زمان نیاز دارند؟ دوبوویتز و کرونیگ ادعا می کنند که بایدن باید «اوایل سال جاری» حمله نظامی انجام دهد زیرا «ایران به سمت یک بمب گام برمی دارد». اما جامعه اطلاعاتی ایالات متحده، همانطور که ویلیامز برنز، رئیس سیا ماه گذشته بار دیگر گفت، هیچ مدرکی مبنی بر تصمیم رهبر ایران [آیت‌الله علی خامنه‌ای] برای تولید تسلیحات نظامی اتمی در دست ندارد. در همین حال، تعداد فزاینده‌ای از مقامات نظامی و اطلاعاتی اسرائیل مانند رقبای منطقه‌ای ایران در شورای همکاری خلیج فارس از بازگشت به برجام حمایت می‌کنند. ایهود باراک، نخست‌وزیر سابق اسرائیل، انهدام برجام توسط ترامپ را به‌عنوان «یک تصمیم توهم‌آمیز» تلقی می‌کنند. او گفت این کار به جای اینکه ایران را مجبور به فروپاشی یا تبعیت از خواسته های ایالات متحده کند، به ایرانی‌ها این امکان را داد که به سرعت در جهت تبدیل شدن به یک کشور هسته‌ای پیش بروند.


دوبوویتز و کرونیگ تمام این قضاوت کارشناسی را نادیده می گیرند و در عوض دیدگاهی فانتزی از اقدامات نظامی کم هزینه (مشابه کسانی که خواهان جنگ با عراق بودند) را مطرح می‌کنند و ادعا می‌کنند که «واکنش تهران احتمالاً بی صدا خواهد بود.» جنگ هرگز ساده نیست. و ما باید همیشه مراقب کسانی باشیم که می گویند این گونه است، مخصوصا زمانی که هنوز گفتگوهای دیپلماتیک فعال در جریان است. کرونیگ و دوبوویتز می‌گویند که تشدید تنش با ایران را می‌توان با تعریف یک تهدید جدی برای حمله به اماکنی فراتر از تاسیسات هسته‌ای مدیریت کرد.


پس از بیش از 20 سال جنگ در عراق و افغانستان، 54 درصد از آمریکایی‌ها با تصمیم برای خروج نیروها از افغانستان موافق بودند - حتی اگر با نحوه مدیریت این وضعیت مخالف بودند-. علاوه بر این، 69 درصد آمریکایی‌ها فکر می‌کنند که ایالات متحده در دو دهه حضور نیروهای آمریکایی در آنجا عمدتاً نتوانسته است به چیزی دست یابد. در واقع، با وجود ناکارآمدی های واشنگتن، حمایت گسترده و دوحزبی برای لغو مجوز استفاده از نیروی نظامی مصوب سال 2002 وجود داشته است. مجوزی که ترامپ از آن به عنوان توجیهی برای ترور هدفمند سردار ایرانی قاسم سلیمانی در سال 2020 استفاده کرد. دولت بایدن به وضوح گفته است که هرگز اجازه نخواهد داد ایران سلاح هسته‌ای داشته باشد و در صورت لزوم، همه گزینه‌ها روی میز است. اما بیایید خودمان را فریب ندهیم که فکر کنیم راه اندازی یک جنگ پیشگیرانه دیگر در خاورمیانه تمیز، آسان، ارزان یا موثر خواهد بود.

 

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار
یادداشت جمال سالمی، تحلیلگر الجزایری؛ / ۲ روز پیش

شاخص‌های فروپاشی اقتصاد رژیم صهیونیستی